عبدالکریم سروش؛ حاشیه و متن زندگی یک روشنفکر دینی
عبدالکریم سروش در سالهای ابتدایی انقلاب به عضویت ستاد انقلاب فرهنگی درآمد و رفتهرفته به یکی از چهرههای فرهنگی و بسیار مهم انقلاب بدل شد. بااینوجود، پساز گذشت چند دهه، از جریان انقلاب منشعب شد و مسیر دیگری را در پیش گرفت.
فرارو- عبدالکریم سروش یکی از جنجالبرانگیزترین روشنفکران دینی معاصر ایران است. زندگی و تفکرات او فرازونیشبهای زیادی را پشتسر گذاشتهاند.
به گزارش فرارو، تفکرات سروش در طول چندین دهه، بخش وسیعی از سپهر سیاسی-عقیدتی ایران را تحت سیطره خود درآوردند. او ازجمله متفکرانی بود که آثارش بارهاوبارها مورد بازنشر قرار گرفت و تاثیر زیادی بر بخش زیادی از جامعه ایران داشت.
حسین حاجفرجالله دباغ، ملقب به عبدالکریم سروش، در 25 آذر سال 1324 در تهران متولد شد. پدر سروش از کاسبان قدیمی میدان خراسان تهران بود. با ورود به مدرسه علوی و آشنایی با علوم انسانی، نگاه سروش به زندگی تغییر کرد. بااینحال او در دوره ابتدایی تحصیلاتش، به تحصیل در رشته داروسازی پرداخت و در مدرک دکتریاش را در این رشته از دانشگاه تهران دریافت کرد.
در روزگار تحصیل در دبیرستان علوی، تحتتاثیر تفکرات علیاصغر کرباسچیان و رضا روزبه، بنیانگذار و مدیر مدرسه، قرار گرفت و به فلسفه علاقهمند شد. در روزگار نوجوانی، به عضویت انجمن حجتیه درآمد و پساز مدتی از این انجمن منشعب شد. پساز دریافت مدرک دکتری در رشته داروسازی، با تشویق رضا روزبه، به لندن رفت و ابتدا در رشته شیمی و سپس در رشته فلسفه به تحصیل پرداخت. تحصیلات سروش در رشته فلسفه با وقوع انقلاب سال 57 نیمهکاره ماند و به ایران بازگشت.
![]()
در سالهای ابتدایی انقلاب 57، به عضویت ستاد انقلاب فرهنگی درآمد. در این دوره و با رایزنیهای اعضای ستاد انقلاب فرهنگی، تعداد زیادی از استادان دانشگاههای ایران اخراج و استادان دیگری جایگزین آنها شدند. سروش، پیوسته دست داشتن در ماجرای اخراج استادان را تکذیب کرده و وظیفه خودش را در ستاد انقلاب فرهنگی، وظیفهای نامرتبط با اخراج و جایگزینی دانسته است.
نام عبدالکریم سروش، برای اولین بار در مناظرههایی که درسالهای دهه شصت از تلوزیون پخش میشد، به گوش عموم مردم ایران رسید. در ادامه با ورود به دانشگاه و پخش گسترده نوشتهها و آثارش، نام او سر زبانها افتاد و به متفکری تاثیرگذار تبدیل شد.
![]()
سروش که خودش را یک روشنفکر دینی میدانست، تفکراتی داشت که در بسیاری از مواقع، مورد پسند روحانیون زمانهاش نبود. انتشار تعدادی از مقالات وی در روزنامه کیهان فرهنگی، سروصدای بخش زیادی از جامعه روحانی را درآورد. در ادامه با نوشتن چندین مقاله در مجله کیان، کدورتها بین سروش و جامعه روحانی بیشتر شد و همین مسئله باعث شد تا اجازه تدریس در دانشگاه از او سلب شود.
![]()
سروش در ادامه به آمریکا رفت و مدتی در دانشگاههای آمریکا به تدریس دروس مرتبط با اسلامشناسی پرداخت. او همچنین در تعداد دیگری از دانشگاههای جهان نیز به تدریس مشغول شد. بااینحال بخش عمده روزگار سروش در خارج از ایران، در آمریکا گذشت.
![]()
مقالات، آثار و سخرانیهای سروش گذشته از بازخورد کمنظیری که در ایران داشتند، باعث به وجود آمدن تضادهای بسیاری نیز شدند. سروش از آن دسته از متفکران بود که پیوسته از جانب چندین جناح فکری مورد حمله قرار گرفت. بااینحال و با گذشت سالها پیوسته از وی بهعنوان یکی از مهمترین روشنفکران دینی در ایران یاد میشود.