سندرم شَکدَم
احتمالاً در بعضی مقاطع زمانی، در رسانههای داخلی و رسمی با تیترهایی مانند «حمایت مجری آمریکایی از ایران، اعتراف فعال رسانهای انگلیسی به قدرت ایران و حمایت فیلسوف روس از مقاومت و ...» روبرو شده باشید. این گونه تیترها به خصوص در مواقع بحران و درگیریهای سیاسی و منطقهای بیشتر هم میشود.
فرارو – بعد از مصاحبه کاترین شکدم با یک تلویزیون فارسیزبان خارج از کشور که گفته میشود تحت هدایت دولت و سرویس اطلاعاتی اسرائیل فعالیت میکند، نام او یکبار دیگر در ایران بر سر زبانها افتاده است.
به گزارش فرارو، شکدم در دورهای به ایران رفت و آمد داشت و با حمایتهایی از داخل کشور، توانست به رسانههایی مانند کیهان و صداوسیما راه پیدا کند. علاوه بر این که توانست مصاحبههایی با شخصیتهای سیاسی شناختهشده کشور بگیرد. امروز روایت منسجم و دقیقی از عمق نفوذ او در محافل سیاسی کشور وجود ندارد و قصههای زیادی دربارهاش تعریف میشود که همه بارها و بارها آن را شنیدهاند و تکرار دوبارهشان مفید نیست. موضوع فراتر از شکدم است. موضوع به تشنگی تائید برخی مواضع و دیدگاهها از سوی افراد خارجی ارتباط دارد.
اشتیاق به تائید خارجیها
احتمالاً در بعضی مقاطع زمانی، در رسانههای داخلی و رسمی با تیترهایی مانند «حمایت مجری آمریکایی از ایران، اعتراف فعال رسانهای انگلیسی به قدرت ایران و حمایت فیلسوف روس از مقاومت و ...» روبرو شده باشید. این گونه تیترها به خصوص در مواقع بحران و درگیریهای سیاسی و منطقهای بیشتر هم میشود. در حالت عادی این موضوع مورد توجه قرار نمیگیرد که در کشورهای دیگر، رسانهها در موضعگیری و تحلیل وقایع آزاد هستند و الزامی به تبعیت آنها از مواضع رسمی دولتها نیست.
![]()
بخشی از این مواضع و تحلیلها، ارتباط به این فضا دارد. مثلاً در این مورد میتوان به تحلیل وقایع مربوط به جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل در برخی رسانههای غربی پرداخت که الزاماً منعکسکننده نظرات دولتهایشان درباره این رخداد مهم نبود. تا کنون چند بار موضع ترامپ و وزرایش درباره نابودی برنامه هستهای ایران در جریان بمباران تیرماه توسط رسانههای آمریکایی به چالش کشیده شده است؟ بخشی از آنچه در ایران به عنوان حمایت و اعتراف فعالان، رسانهها و چهرههای سیاسی منعکس میشود، ناشی از آزادی رسانه در کشورهای دیگر است. اگر در میان این تحلیلها جستجو کنیم، ممکن است همین افراد در نقد ایران و سیاستهایش هم تحلیلهایی داشته باشند، یا حتی در همان تحلیل و اظهارنظر، علاوه بر تعریف از یک توانایی یا سیاست ایران، نقدی جدی هم مطرح شود که طبیعتاً انعکاسی پیدا نمیکند.
![]()
به بخشی از این اظهارنظرها هم باید دیده شک نگاه کرد. به خصوص دیدگاههایی که بسیار مثبت، انقلابی، تائیدکننده، حمایتی و خالی از آسیبشناسی هستند. حمایت چنین افرادی از مواضعی خاص، در فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی داخلی کاربرد بسیار زیادی دارد. چرا که استفادهکنندگان، به دنبال انعکاس این مفهوم هستند که افرادی در کشورهای دیگر و شاید در میان دشمنان، نه تنها از مواضع انقلابی حمایت میکنند بلکه ترویجدهنده آن نیز هستند و از این مسیر، در پی اثبات حقانیت اندیشه هستند. از این حربه برای پاسخدهی به منتقدان نیز استفاده میشود. در این میان گاهی صحبتهای آنان در رسانههای ایران منعکس میشود، گاهی برای شرکت در برنامههایی مانند کنفرانس افق نو به تهران میآیند یا حضورشان در پیادهروی اربعین پررنگ میشود؛ گاهی هم به صورت مستقیم برای رسانههای ایران مینویسند. این که در پس پرده و خارج از فضای رسانه چه اتفاقات، ملاقات و تبادل نظرهایی رخ میدهد و چه تاثیراتی گذاشته میشود، از دایره دسترسی رسانهها خارج است.
![]()