فاصله تا احیای دریاچه ارومیه چند کیلومتر است؟
تصاویر ماهوارهای سراب میبینند؛ دریاچه ارومیه زنده نیست
چند لکه آب و تصاویر ماهوارهای، دریاچه ارومیه را احیاشده نشان میدهند، اما فاصله این تصاویر با واقعیت میلیاردها مترمکعب است.
فرارو- میگویند دریاچه ارومیه احیا شده؛ اما واقعیت این است که مشکل این دریاچه فقط کمبارشی نیست. نگرانی درباره ارومیه سالهاست حالتی فصلی به خود گرفته؛ تابستانها تصاویر ماهوارهای ناسا و قایقهایی که بر نمک نشستهاند، از مرگ کامل آن خبر میدهند و با نخستین بارشهای پاییزی، چند لکه آب دوباره امید را زنده میکند. اما پشت این رفتوبرگشت تکراری میان مرگ و زندگی، حقیقتی نگرانکننده پنهان مانده.
به گزارش فرارو، مهرماه امسال کارشناسان هشدار دادند اگر تنها دو سال و نیم دیگر آبی به دریاچه ارومیه نرسد، حتی ذخایر باقیمانده سالهای گذشته نیز برای همیشه از دسترس خارج خواهد شد. آنها تاکید داشتند که سالهاست موضوع تامین حقابه دریاچه مطرح است، اما تعلل در اجرای آن، ارومیه را به روز صفر آبی رسانده.
با این حال، همزمان با نخستین بارشهای سنگین پاییزی، تصاویری از دریاچه منتشر شد که نشان میداد در بخشهایی که پیشتر کاملا خشک شده بود، اکنون اندکی آب دیده میشود؛ تصاویری که برخی را به احیای دریاچه امیدوار کرد. اما پرسش اصلی همچنان باقی است؛ این حجم محدود آب تا کجای مسیر احیای کامل فاصله دارد؟ آیا میتوان این تغییرات مقطعی را نشانه نجات ارومیه دانست، یا تکرار همان خوشبینی فصلی است که هر بار با بازگشت خشکی فرو میریزد؟ اگر بارندگیها دریاچه را موقتا سرپا نگه دارد، چه سیاستها و رویکردهایی دوباره آن را به روز صفر آبی میرساند و مهمتر از همه، حالا که طبیعت روی خوش نشان داده، چگونه میتوان از این فرصت برای نجات واقعی دریاچه ارومیه استفاده کرد؟
محمد کوهانی، دبیر شبکه ملی محیط زیست سازمانهای مردم نهاد جوانان کشور و فعال محیط زیست در احیای دریاچه ارومیه در گفتوگو با فرارو به بررسی بحران دریاچه ارومیه پرداخته و میگوید: «تقریبا تمام آبی که وارد سیستم میشود، مصرف میگردد و سهمی برای دریاچه باقی نمیماند. تنها حدود ۵۰۰ تا ۷۰۰ میلیون مترمکعب آب میماند که آن هم مشخص نیست از طریق روانآبها به دریاچه برسد یا نه.»
دریاچه ارومیه تنها از خشکی کامل بیرون آمده و آب موجود عمقی ندارد
محمد کوهانی به فرارو میگوید: «بارشهایی که رخ داده، ما را صرفا به سطح بارشهای نرمال سالهای گذشته رسانده و هنوز از حد نرمال فراتر نرفتهایم؛ بنابراین نمیتوان گفت دریاچه ارومیه بهدلیل بارندگی جان گرفته است. دریاچه از وضعیت خشکی مطلق تنها به مرحلهای از نمناکی و شکلگیری سطحی بسیار محدود از آب رسیده است. از آنجا که دریاچه ارومیه ساختاری فلتمانند دارد، یعنی سطحی صاف با شیب بسیار کم، با مقدار اندکی بارش بخش وسیعی از سطح آن آبدار به نظر میرسد، اما نکتهای که کمتر به آن اشاره میشود، عمق این آب است.»
با یک آفتاب آب دریاچه ارومیه دوباره خشک میشود
او میافزاید: «برخی با استناد به تصاویر ماهوارهای میگویند تا چند روز پیش که بارندگی وجود نداشت، دریاچه کاملا خشک و نمکی بود، اما اکنون ۷۰ تا ۸۰ درصد سطح آن از آب پوشیده شده است؛ در حالی که ارتفاع این سطح آبی کمتر از ۵ سانتیمتر است و با چند روز آفتاب یا توقف بارش، دوباره جذب بستر دریاچه شده یا تبخیر میشود. بنابراین با یک بارش عادی نمیتوان از احیای دریاچه سخن گفت. دریاچه ارومیه بهدلیل عمق کم، نوسانات بسیار شدیدی دارد؛ بهطوریکه با اندکی بارش، سطح وسیعی آبدار دیده میشود و با مقدار کمی گرما، همان سطح در مدت کوتاهی از دست میرود و دوباره خشک میشود. شناخت این ویژگی، شرط درک درست وضعیت دریاچه است.
مقایسه دریاچه ارومیه با وان غلط است؛ ارومیه تنها ۶ متر عمق دارد نه ۴۰۰ متر
این فعال حوزه دریاچه ارومیه میگوید: «در این میان، مقایسه دریاچه ارومیه با دریاچه وان ترکیه که از سوی برخی پژوهشگران و مردم مطرح میشود، قیاسی نادرست است؛ چرا که دریاچه ارومیه عمق بسیار کمی دارد، در حالی که عمق دریاچه وان به ۳۰۰ تا ۴۰۰ متر میرسد. دریاچه ارومیه حتی در پرآبترین حالت نیز عمق متوسطی حدود ۶ متر و حداکثر ۱۲ تا ۱۴ متر داشته و بههیچوجه قابل مقایسه با پهنههای آبی عمیق دیگر نیست.»
حال دریاچه ارومیه زمانی خوب میشود که ۱۶ میلیارد مترمکعب آب داشته باشد
او میافزاید: «از نظر علمی، دریاچه ارومیه زمانی در شرایط اکولوژیکی نرمال قرار میگیرد که حجم آب آن به حدود ۱۶ میلیارد مترمکعب برسد. بر همین اساس، سندی تدوین شد که طبق آن قرار بود تا سال ۱۴۰۶ این دریاچه به این تراز آبی برسد، اما عوامل مختلفی مانع تحقق این هدف شدند. اکنون بحث اصلی این است که آیا دریاچه به این تراز رسیده یا نرسیده و اساسا میتوان از احیای آن سخن گفت یا نه؛ چرا که تا پیش از دستیابی به این سطح، نمیتوان وضعیت دریاچه را خوب یا مطلوب ارزیابی کرد و تنها میتوان گفت دریاچه ارومیه آب دارد یا ندارد.»
دریاچه ارومیه در بدترین وضعیت خود قرار دارد
کوهانی میگوید: «واقعیت این است که دریاچه ارومیه در بدترین وضعیت خود طی ۵۰ تا ۶۰ سال گذشته قرار دارد. با این حال، میزان ورودی آب به دریاچه در فصلهای بارشی بهطور کامل قطع نشده و تاکنون به صفر نرسیده است. دریاچه همچنان وجود دارد و از بین نرفته و بهکار بردن تعبیر تبدیل شدن به کویر نمک نادرست است؛ چرا که حوضه آبریز دریاچه ارومیه هنوز توان تامین آب را دارد، هرچند این توان بهدلیل تغییرات اقلیمی کاهش یافته است.»
مشکل مدیریت حرکت آب به سوی دریاچه است که آن را تشنه گذاشته
او میافزاید: «مشکل اصلی در مدیریت انتقال و حرکت آب به سمت دریاچه ارومیه است. آب در پشت سدها ذخیره میشود، در اراضی کشاورزی پخش میگردد و از طریق چاههای غیرمجاز از دل زمین برداشت میشود؛ مجموعه این عوامل باعث شده دریاچه تشنهتر شود و جریان آب به سمت پاییندست و دریاچه هر روز کمتر شود. نتیجه این روند آن است که حتی در سالهایی با بارش مناسب نیز، دریاچه خشک به نظر میرسد و از حقابه واقعی خود محروم میماند.»
دبیر شبکه ملی محیط زیست سازمانهای مردم میگوید: «احیای دریاچه ارومیه دارای استاندارد مشخصی است و مستلزم بررسی دقیق تامین آب شرب و آب کشاورزی سال آینده در استانهای مرتبط است؛ اعدادی که در آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و کردستان با یکدیگر تفاوت دارند. برای مثال، درباره سد شهید کاظمی بوکان ابتدا باید مشخص شود میزان ذخیره آب شرب چقدر است؛ پس از تحقق این عدد، باقیمانده آب طبق برنامهای مشخص به سمت دریاچه ارومیه رهاسازی میشود.»
حقابهای به دریاچه ارومیه نرسیده/ اولویت تامین آب شرب و کشاورزی است
او میافزاید: «در سالهای اخیر، میزان بارشها بین ۳۰ تا ۵۰ درصد کمتر از میانگین بلندمدت این منطقه بوده و همین موضوع باعث شده مدیران آب استانها رویکردی محافظهکارانه در پیش بگیرند. تامین آب شرب مسئلهای نیست که بتوان با ریسک با آن برخورد کرد، به همین دلیل در یکی دو سال اخیر و بهدلیل محدود بودن منابع، عملا حقابهای به دریاچه ارومیه نرسیده است. کاهش بارشها به معنای کاهش ذخایر آب پشت سدهاست و در چنین شرایطی، اولویت ناگزیر، تامین آب شرب مردم بوده؛ اولویتی که در نهایت به ضرر دریاچه ارومیه تمام شده است.»
اگر بارش کم است تنها دریاچه را قربانی نکنید
این فعال محیط زیست میگوید: «با این حال، اگر بارش کاهش یافته، باید به همان نسبت از همه بخشها کاسته شود؛ یعنی همانطور که از آب دریاچه ارومیه کم میشود، از حقابه کشاورزی و حتی شرب نیز باید بهصورت متناسب کاسته شود، نه اینکه هر سال تنها حق دریاچه قربانی کمبارشیها شود. اگر قرار است محیطزیست بهطور عادلانه در نظر گرفته شود، این تناسب باید رعایت شود و به کشاورزان نیز پیام روشنی داده شود که منابع آب کاهش یافته و لازم است خود را با شرایط جدید تطبیق دهند.»
کشاورز باید سیگنال کمآبی را بگیرد
او میافزاید: «وقتی چنین سیگنالی بهصورت عملیاتی ارسال نمیشود و کشاورز میبیند در هر شرایطی، چه با بارش و چه بیبارشی، امکان دسترسی به آب از طریق چاههای مجاز یا غیرمجاز وجود دارد، انگیزهای برای تغییر رفتار شکل نمیگیرد. اما اگر کاهش بارش بهطور واقعی در تخصیص آب منعکس شود، کشاورز نیز ناگزیر به سازگاری خواهد شد. در این مسیر، دولت باید با ارائه تسهیلات، زمینه استفاده از روشهای نوین آبیاری مانند آبیاری قطرهای را فراهم کند، امکان تغییر الگوی کشت را بدهد یا حتی به تغییر معیشت و حرکت به سمت فعالیتهای غیرآبمحور کمک کند.»
با احیای دریاچه ارومیه فاصله چشمگیری داریم/ حجم آب مورد نیاز را نداریم
کوهانی میگوید: «در شرایط کنونی، اگر برای احیای دریاچه ارومیه به ۱۶ میلیارد مترمکعب آب نیاز باشد، فاصله ما با این عدد بسیار چشمگیر است. حتی اگر بتوانیم روند مرگ دریاچه را متوقف یا آن را به تعویق بیندازیم، واقعیت این است که اساسا چنین حجمی از آب در اختیار نداریم که بتوان آن را در دریاچه ذخیره کرد.»
مصرف ۵ و آورده حدود ۵.۲ میلیارد مترمکعب بوده
او میافزاید: «در حال حاضر، مصرف سالانه آب در حوضه آبریز ارومیه شامل شرب، کشاورزی و صنعت حدود ۴ تا ۵ میلیارد مترمکعب است، در حالی که در سالهای اخیر کل آورده آب تجدیدپذیر این حوضه حدود ۵.۲ میلیارد مترمکعب بوده؛ یعنی تقریبا تمام آبی که وارد سیستم میشود، مصرف میگردد و سهمی برای دریاچه باقی نمیماند. تنها حدود ۵۰۰ تا ۷۰۰ میلیون مترمکعب آب میماند که آن هم مشخص نیست از طریق روانآبها به دریاچه برسد یا نه.»
در دشتها شاهد فرونشست خطرناکی هستیم/ عمق چاهها از ۵ متر به ۳۰ متر رسیده
این پژوهشگر حوزه دریاچه ارومیه میگوید: «در کنار این وضعیت، برداشت از منابع آب زیرزمینی نیز به شکل نگرانکنندهای ادامه دارد؛ آماری که بهمعنای واقعی کلمه فاجعهبار است. هر سال شاهد فرونشستهای قابل توجه در دشتها هستیم و افت شدید تراز آبهای زیرزمینی را تجربه میکنیم. بسیاری از چاههای کشاورزان خشک شده و آنها ناچار شدهاند به حفر چاههای غیرمجاز یا کفشکنی چاهها روی بیاورند. در مناطقی که زمانی آب در عمق ۵ تا ۷ متری قابل برداشت بود، اکنون برای رسیدن به آب باید تا عمق ۲۰ یا حتی ۳۰ متر پایین رفت.»
او در نهایت میگوید: «این روند یک فاجعه خاموش است؛ فاجعهای که یا بهدرستی درک نشده یا اگر هم درک شده، همچنان با همین مسیر به سوی نابودی سرزمین پیش میرویم، بهگونهای که با ادامه این شرایط، شاید در افق ۱۰ساله حتی امکان کشت در برخی دشتهای این منطقه نیز از بین برود.»