ترنج موبایل
کد خبر: ۹۳۲۸۳۶

شناخت چهره واقعی آدم‌ها؛ ۱۱ ویژگی رفتاری دروغگوها

شناخت چهره واقعی آدم‌ها؛ 11 ویژگی رفتاری دروغگوها

روان‌شناسان ۱۱ نشانه مهم را معرفی می‌کنند که می‌تواند به شناسایی دروغ‌گویان کمک کند؛ از روایت‌های متناقض و اغراق‌گویی گرفته تا فریب روانی و ایفای نقش‌ قربانی‌.

تبلیغات
تبلیغات

فرارو- دروغ‌گویی مزمن معمولاً پشت رفتارهایی پنهان می‌شود که در نگاه اول عادی به نظر می‌رسند، اما شناخت نشانه‌های هشداردهنده آن می‌تواند از آسیب‌های عاطفی و روانی در روابط شخصی و کاری پیشگیری کند.

به گزارش فرارو به نقل از یور تانگو، دروغ گفتن پدیده‌ای پیچیده و چندلایه است. تقریباً همه ما، در مقاطعی از زندگی، به دلایل مختلف دروغ گفته‌ایم؛ گاهی برای منافع شخصی و گاهی با نیت‌های به‌ظاهر خیرخواهانه. برخی دروغ‌ها ممکن است از نظر اجتماعی قابل‌درک یا حتی قابل‌چشم‌پوشی باشند، اما همه دروغ‌ها در این دسته قرار نمی‌گیرند. زمانی که فردی به «دروغ‌گویی مزمن» دچار است، ماجرا شکل دیگری به خود می‌گیرد. در این حالت، دروغ‌ها نه برای هدفی بزرگ‌تر، بلکه برای محافظت از خود و شبکه‌ای خیالی از روایت‌های ساختگی گفته می‌شوند.

دکتر درو کرتیس، روان‌شناس، در توضیح این پدیده می‌گوید: «معیار دروغ‌گویی بیمارگونه، گفتن حجم زیادی از دروغ‌هاست؛ به‌گونه‌ای که عملکرد فرد را مختل می‌کند، باعث ناراحتی روانی می‌شود و حتی می‌تواند برای خود فرد یا دیگران خطرآفرین باشد.» این دروغ‌ها ممکن است در ابتدا چندان آشکار نباشند، اما وقتی الگویی تکرارشونده شکل می‌گیرد، نشانه‌هایی بروز می‌کند که تشخیص یک دروغ‌گوی مزمن را ممکن می‌سازد. دلیلش هم ساده است: چنین افرادی برای باورپذیر کردن گفته‌هایشان، حد و مرزی برای دروغ‌پردازی قائل نیستند.

در ادامه، ۱۱ نشانه‌ رایج که می‌تواند به شناسایی یک دروغ‌گوی مزمن کمک کند، مرور خواهد شد.

۱. یک داستان را هرگز دو بار به یک شکل تعریف نمی‌کنند

یکی از عادت‌های رایج دروغ‌گویان مزمن این است که هر بار یک روایت متفاوت از یک ماجرا ارائه می‌دهند. دلیل آن روشن است: هیچ‌کس حافظه کاملی ندارد، به‌ویژه وقتی داستان از اساس ساخته ذهن باشد. فرد دروغ‌گو معمولاً دقیقاً به خاطر نمی‌آورد دفعه قبل چه گفته، بنابراین روایت بعدی با نسخه قبلی همخوانی ندارد.

به گفته هیلاری آی. لبو، نویسنده حوزه سلامت و روان، «تغییر مداوم روایت‌ها» می‌تواند یکی از نشانه‌های دروغ‌گویی مزمن باشد. البته این به آن معنا نیست که هر کسی که داستانش را قاطی می‌کند الزاماً دروغ‌گوست، اما زنگ خطری است که نباید نادیده گرفته شود. او دروغ‌گویی بیمارگونه را «الگویی اجباری از گفتن حرف‌هایی می‌داند که فرد می‌داند حقیقت ندارند».

دروغ گفتن انرژی زیادی می‌طلبد. فرد ناچار است سناریوهای ساختگی متعددی را در ذهن نگه دارد و میان آن‌ها هماهنگی ایجاد کند؛ کاری فرساینده که باعث می‌شود نتواند یک روایت ثابت و منسجم ارائه دهد.

۲. توضیح‌ها را بیش از حد بزرگ‌نمایی و شاخ‌وبرگ‌دار می‌کنند

دروغ‌گویان مزمن معمولاً پاسخ‌های کوتاه و سرراست نمی‌دهند. در عوض، توضیحاتشان پر از جزئیات اغراق‌آمیز است. آن‌ها تصور می‌کنند هرچه داستان پرجزئیات‌تر باشد، باورپذیرتر خواهد بود؛ بنابراین از رنگ لباس و وضعیت هوا گرفته تا نام افراد حاضر در صحنه را شرح می‌دهند.

«تامارا هیل»، مشاور حرفه‌ای دارای مجوز، می‌گوید اغراق در جزئیات کم‌اهمیت یکی از شگردهای رایج دروغ‌گویان بیمارگونه است؛ روشی برای منحرف کردن توجه از اصل ماجرا. این افراد حتی ممکن است هنگام مواجهه با پرسش‌های ساده، واکنش‌های افراطی نشان دهند.

در حالی که یک فرد صادق معمولاً پاسخ‌های شفاف و مستقیم می‌دهد، صحبت کردن با یک دروغ‌گوی مزمن شبیه کندن دندان است؛ طولانی، خسته‌کننده و پر از اطلاعات بی‌ربط.

۳. هنگام پرسش، حالت تدافعی می‌گیرند

وقتی روایت کسی منطقی به نظر نمی‌رسد، طبیعی است که طرف مقابل پرسش‌های بیشتری مطرح کند. اما دروغ‌گوی مزمن به‌جای پاسخ‌گویی، حالت تدافعی به خود می‌گیرد و حتی ممکن است طرف مقابل را متهم کند که فضولی می‌کند یا از حد خود فراتر رفته است.

دکتر لیلین گلس، تحلیل‌گر رفتار و متخصص زبان بدن، توضیح می‌دهد که این حالت تدافعی اغلب با نشانه‌های غیرکلامی همراه است؛ مانند اشاره کردن با انگشت. به گفته او، دروغ‌گو با این رفتار تلاش می‌کند جای متهم و شاکی را عوض کند و فرد پرسش‌گر را در موقعیت ناراحت‌کننده قرار دهد.

۴. پاسخ‌های مبهم و طفره‌آمیز می‌دهند

دروغ‌گویان مزمن در مواجهه با سؤال‌ها معمولاً پاسخ‌های کلی، مبهم و گریزنده می‌دهند. آن‌ها نمی‌خواهند اطلاعاتی بدهند که بتواند حقیقت را آشکار کند. گاهی هم به‌سادگی داستان قبلی‌شان را فراموش کرده‌اند و با ابهام‌گویی سعی می‌کنند گرفتار تناقض نشوند.

کندرا چری، مدرس روان‌شناسی، مبهم‌گویی و حذف جزئیات مهم را یکی از نشانه‌های هشداردهنده دروغ‌گویی می‌داند؛ هرچند تأکید می‌کند که هر پاسخ مبهمی الزاماً به معنای دروغ نیست.

۵. مدام ادعای فراموشی می‌کنند

اگر فردی همواره از گفتن حقیقت طفره می‌رود و هم‌زمان حافظه ضعیفی دارد، احتمال دروغ‌گویی او کم نیست. دروغ‌گوی مزمن ناچار است حجم زیادی اطلاعات ساختگی را به خاطر بسپارد؛ کاری که عملاً ممکن نیست. بنابراین وقتی تناقض‌ها آشکار می‌شود، به فراموشی متوسل می‌شود.

جالب اینکه پژوهشی در نشریه Frontiers in Psychology نشان داده دروغ‌گویی می‌تواند به اختلال واقعی حافظه منجر شود. پژوهشگران نتیجه گرفته‌اند که دروغ گفتن، برخلاف صرفاً انکار کردن، اختلالات حافظه را افزایش می‌دهد.

۶. از صحبت درباره گذشته اجتناب می‌کنند

یکی از راه‌های ساده برای گرفتار نشدن در تناقض‌ها، صحبت نکردن درباره گذشته است. هرچه گذشته کمتر مطرح شود، احتمال افشای دروغ‌ها نیز کمتر خواهد بود. به همین دلیل، دروغ‌گویان مزمن معمولاً از مرور اتفاقات قبلی طفره می‌روند.

کندرا چری یادآوری می‌کند که اگرچه دروغ ممکن است در لحظه مشکل را حل کند، اما نگه‌داشتن آن در بلندمدت استرس‌زا و پرهزینه است. بسیاری از دروغ‌ها، حتی با وجود تلاش زیاد، در نهایت آشکار می‌شوند.

۷. روایت‌های ناسازگار ارائه می‌دهند

بازپرس‌ها در پرونده‌های جنایی بارها از مظنون می‌خواهند داستانش را تکرار کند، چون به دنبال تناقض هستند. فرد صادق معمولاً روایت ثابتی دارد، اما دروغ‌گو دچار ناهماهنگی می‌شود.

دکتر کایل زرِنچیک، درمانگر، می‌گوید تعریف مکرر داستان‌های عجیب و بعید مانند دوستی با افراد مشهور یا تجربه رویدادهای خارق‌العاده می‌تواند نشانه‌ای از دروغ‌گویی مزمن باشد. این داستان‌ها معمولاً با گذشت زمان تغییر می‌کنند و تناقض‌هایشان آشکار می‌شود.

۸. بیش از حد جذاب و کاریزماتیک رفتار می‌کنند

دروغ‌گویان مزمن اغلب به‌طرز اغراق‌آمیزی جذاب، مطمئن و دوست‌داشتنی به نظر می‌رسند. آن‌ها می‌دانند جلب اعتماد دیگران کار باورپذیر کردن دروغ‌ها را آسان‌تر می‌کند.

ام. اسکات پک، نویسنده کتاب مردم دروغ، می‌نویسد این افراد به‌شدت نگران تصویر اجتماعی خود هستند و «خوب بودن» برایشان بیشتر یک نمایش است تا یک واقعیت اخلاقی.

۹. نقش قربانی را بازی می‌کنند

یکی دیگر از تاکتیک‌های رایج، قربانی نشان دادن خود و مقصر جلوه دادن دیگران است. حتی اگر کسی مستقیماً آن‌ها را به دروغ‌گویی متهم نکرده باشد، سعی می‌کنند با جلب ترحم، توجه‌ها را از حقیقت منحرف کنند.

به گفته آدرین سانتوس-لانگ‌هرست، دروغ‌گویان بیمارگونه اغلب خود را قهرمان یا قربانی داستان‌ها نشان می‌دهند تا تحسین، همدلی یا پذیرش دیگران را به دست آورند.

۱۰. دست به فریب روانی و کنترلگری می‌زنند

دروغ‌گویی ذاتاً نوعی دستکاری روانی است. دروغ‌گویان واقعیت را طوری تغییر می‌دهند که دیگران به برداشت‌های خود شک کنند. ارین لئونارد، روان‌درمانگر، توضیح می‌دهد که این رفتار گاهی به‌صورت ناخودآگاه و برای محافظت از خودِ فرد در برابر حقیقت انجام می‌شود.

چه این فریب عمدی باشد و چه ناخودآگاه، نتیجه یکسان است: تخریب اعتماد و سردرگمی روانی اطرافیان.

۱۱. رفتارهای بیش از حد نمایشی و اغراق‌آمیز دارند

آخرین نشانه، رفتارهای نمایشی و دراماتیک است. دروغ‌گویان معمولاً هنگام گفتن دروغ آرام نیستند و وقتی با اتهام روبه‌رو می‌شوند، واکنش‌های شدید نشان می‌دهند.

به گفته روزی جونز، نویسنده حوزه سلامت، برخی ویژگی‌های اختلال شخصیت نمایشی می‌تواند با دروغ‌گویی مزمن همپوشانی داشته باشد؛ اختلالی که با توجه‌طلبی افراطی همراه است. البته این به معنای ابتلای همه دروغ‌گویان مزمن به این اختلال نیست، اما می‌تواند یکی از توضیح‌ها باشد.

در نهایت، کارشناسان تأکید می‌کنند که بهترین راه برخورد با دروغ‌گویان مزمن، دوری از درگیری‌های پرتنش و حفظ مرزهای روشن است. گرفتار شدن در دنیای دروغ و نمایش آن‌ها، اغلب بهای روانی سنگینی دارد؛ بهایی که ارزش پرداختن ندارد.

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات