وکیل خانواده مرحوم الهه حسیننژاد گفت: اولیای دم درخواست اعمال تفاضل دیه از صندوق دولت را ارائه کردند، این درخواست مورد پذیرش قرار نگرفت. بر این اساس، مطابق مقررات قانونی، اولیای دم مکلف به پرداخت تفاضل دیه میباشند تا امکان اجرای حکم فراهم گردد.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۲۳ مطلب
وکیل خانواده مرحوم الهه حسیننژاد گفت: اولیای دم درخواست اعمال تفاضل دیه از صندوق دولت را ارائه کردند، این درخواست مورد پذیرش قرار نگرفت. بر این اساس، مطابق مقررات قانونی، اولیای دم مکلف به پرداخت تفاضل دیه میباشند تا امکان اجرای حکم فراهم گردد.
سخنگوی قوه قضائیه، اعلام کرد که حکم پرونده الهه حسیننژاد از هر جهت آماده اجراست، اما تا زمانی که تفاضل دیه توسط اولیای دم پرداخت نشود، امکان اجرای حکم وجود ندارد.
پدر الهه حسیننژاد گفت: چند روز پیش متوجه شدم قاتل در پروندهای قدیمی به پرداخت دیه محکوم شده است. حالا اجرای حکم دخترم به همان پرونده گره خورده. گفتهاند باید ابتدا آن دیه پرداخت شود. این موضوع برای ما مثل نمک روی زخم است.
کارگر رستوانی در فشم به ماموران گزارش داد که گونی خونآلودی را پیدا کرده است. وقتی ماموران به محل رفتند، دست و پای یک انسان را در آن پیدا کردند. شکل دست و پا نشان میداد مقتول یک مرد است.
پس از محاکمه متهمان در شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران مادر مقتول درخواست قصاص کرد. متهمان نیز از خود دفاع کردند و در پایان جلسه قضات متهم اصلی را به قصاص پس از پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم، برای مثله کردن به پرداخت یکدهم دیه کامل انسان و ۴۰ ضربه شلاق و از بابت خرید و نگهداری سلاح گرم به ۱۶ ماه حبس و برای نگهداری فشنگهای شکاری به پرداخت پانزده میلیون ریال جزای نقدی محکوم کردند.
مرد پاکستانی که همکار ایرانی خود را به قتل رسانده است با درخواست اولیای دم مقتول به قصاص محکوم شد.
شب حادثه سر موضوعی باهم بحثمان شد و خواستم از کانکس خارج شوم که او به من فحشهای ناموسی داد و یک لحظه عصبانی شدم با میله آهنی چند ضربه به سرش زدم و اکبر روی زمین افتاد بعد از ترس اینکه ممکن است پس از بلند شدن به من آسیب بزند با بیل هم ضربههایی به سرش زدم و وقتی دیدم تکان نمیخورد وسایلم را جمع و فرار کردم، اما زمانی که من از کانکس خارج میشدم نفس میکشید.
شاهرخ در توضیح ماجرا گفت: روز حادثه در چای او قرص ریختم وقتی بیهوش شد به سرعت به دو مالخر زنگ زدم و آنها هم برای بردن دستگاهها به کارگاه آمدند، اما به یکباره مقتول بیدار شد و میخواست به پلیس خبر دهد که از ترسم با یک میله آهنی چند ضربه به سرش زدم و وقتی روی زمین افتاد به سرعت از کارگاهش فرار کردم.
مهرماه ۹۸ زنی با مراجعه به پلیس از کشف جسد مادرش در خانه خبر داد. وقتی مأموران به خانه پیرزن رفتند، دخترش درباره این حادثه گفت: مادرم در خانهاش تنها زندگی میکرد و به خاطر آسایش او تصمیم گرفتیم برایش پرستار بگیریم. از یک سال قبل تا کنون هم زنی بهعنوان پرستار در خانه مادرم کار میکرد. اما از صبح خبری از مادرم نبود، نگران شدم و به خانهاش رفتم، اما هرچه زنگ زدم در را باز نکرد با کلید یدک در را باز کردم و دیدم مادرم نیمه جان و کبود روی زمین افتاده است.
مأموران در گزارش خود به بازپرس جنایی اعلام کردند: مقتول در حالی پیدا شده بود که دستهایش را از پشت بسته و شالی دور گردنش گره خورده بود و به نظر میرسید که از خانه او سرقت هم شده است.