ترنج موبایل
کد خبر: ۹۳۴۳۶۰

امارات با حمایت از شورای انتقالی جنوب به دنبال تجزیه جنوب یمن است

پشت پرده ماجراجویی امارات در یمن

پشت پرده ماجراجویی امارات در یمن

امارات امیدوار است بتواند جنوب یمن را به استقلال برساند اما بعید است این امید امارات متحده عربی در کوتاه‌مدت به واقعیت تبدیل شود.

تبلیغات
تبلیغات

امارات متحده عربی مدتی است که در یمن یک استراتژی تهاجمی را علیه حوثی‌ها به اجرا گذاشته است. پیشروی‌های سرزمینی نیروهای تحت حمایت امارات متحده عربی ممکن است باعث تضعیف حوثی‌های یمن شده و شکاف را در اردوگاه حوثی‌ها عمیق کند و در نتیجه موجب بروز خشونت‌هایی شود که آتش‌بس در یمن را به خطر اندازد. 

به گزارش هم‌میهن، امارات امیدوار است بتواند جنوب یمن را به استقلال برساند اما بعید است این امید امارات متحده عربی در کوتاه‌مدت به واقعیت تبدیل شود. اما بی‌ثباتی به وجود آمده در یمن به واسطه تحرکات نیروهای تحت حمایت امارات ممکن است موجب شود حوثی‌ها نیز حملات خود را از سر بگیرند. روز چهاردهم دسامبر، شورای انتقالی جنوب یمن که تحت حمایت امارات است، با تلاش‌های عربستان‌سعودی برای میانجی‌گیری مخالفت کرد. 

عربستان قصد داشت با وساطت، نیروهای شورای انتقالی جنوب یمن را قانع کند از استان‌های حضرموت و المهره خارج شوند اما این شورا خواسته عربستان را رد کرده و مجدداً تاکید کرد که همچنان نیروهایش را در این دو استان حفظ خواهد کرد. بیانیه شورای انتقالی جنوب پس از آن منتشر شد که یک هیئت نظامی متشکل از مقامات نظامی عربستانی و اماراتی در تاریخ ۱۲ دسامبر وارد شهر بندری عدن شدند تا درباره روند کاهش تنش در جنوب یمن مذاکره کنند. 

در آن زمان شورای انتقالی جنوب یمن اعلام کرده بود که کنترل خود را در بخش عمده‌ای از سرزمین‌های جنوبی یمن تثبیت کرده و نیروهایش در سراسر استان عدن نیز حضور دارند. استان عدن، مقر دولت به رسمیت شناخته‌شده بین‌المللی است که مورد حمایت عربستان سعودی است. گفت‌وگوها پس از حمله‌ای ناگهانی از سوی شورای انتقالی جنوب یمن در این منطقه که چهارم دسامبر انجام شد، از سر گرفته شد. 

یمن از زمان آغاز جنگ داخلی در سال ۲۰۱۴ وضعیت شکننده‌ای داشته است. عربستان سعودی و امارات متحده عربی در سال ۲۰۱۵ به عنوان بخشی از یک ائتلاف مشترک با هدف بازگرداندن دولت به رسمیت شناخته‌شده بین‌المللی و بازپس‌گیری سرزمین‌های تصرف‌شده توسط حوثی‌ها، در یمن مداخله نظامی کردند. در حال حاضر، سه نیروی اصلی کنترل بخش‌هایی از یمن را در اختیار دارند. نخست حوثی‌های یمن که تحت حمایت ایران هستند و مناطق شمالی یمن و صنعا پایتخت این کشور را در اختیار دارند. 

دوم شورای رهبری ریاست‌جمهوری که مورد حمایت عربستان سعودی که نهاد اجرایی‌اش در عدن مستقر است و سوم شورای انتقالی جنوب، که جنوب یمن را در کنترل کامل خود دارد. البته گروه‌های کوچک‌تر دیگری نیز در یمن فعال هستند که در برخی مناطق کوچک‌تر نفوذ کرده و کنترل خود را بر این مناطق حفظ کرده‌اند. مانند نیروهای مقاومت ملی یمن و همچنین نیروهای ویژه حضرمی که تحت حمایت امارات متحده عربی هستند. 

آخرین حمله شورای انتقالی جنوب، شکاف‌های سیاسی و نظامی عمیق‌تری در بلوک ضدحوثی یمن، بین شورای انتقالی جنوب و دولت به رسمیت شناخته‌شده بین‌المللی یمن و همچنین بین حامیان خارجی اصلی آن‌ها، یعنی امارات متحده عربی و عربستان سعودی ایجاد کرده است. 

اگرچه ابوظبی و ریاض همچنان ادعا می‌کنند که در یمن با یکدیگر هماهنگ هستند، اما استراتژی‌های این دو کشور در یمن در گذر زمان مدام متفاوت‌تر شده و نشان می‌دهد عربستان سعودی و امارات در برخی مناطق یمن یا یکدیگر رقابت گسترده‌ای دارند. این رقابت البته تنها به یمن محدود نمی‌شود بلکه ریاض و ابوظبی در سودان و شاخ آفریقا نیز با یکدیگر در رقابت هستند. 

عربستان سعودی تا حد زیادی بر ایجاد ثبات در یمن از طریق فعالیت دولت به رسمیت شناخته‌شده بین‌المللی، ترویج یک روند سیاسی انتقالی و حفظ آتش‌بس با حوثی‌ها با هدف حفظ وحدت سرزمینی و کاهش تهدیدات امنیتی فرامرزی تمرکز کرده است. در مقابل، شورای انتقالی جنوب و حامیان اماراتی آن مدت‌هاست که از خودمختاری جنوب یا جدایی کامل منطقه جنوبی یمن حمایت می‌کنند و موضع سختگیرانه‌تری نسبت به حوثی‌ها دارند و تمرکززدایی را به عنوان یک راه‌حل نهایی، مناسب‌تر می‌دانند. 

پیشروی اخیر شورای انتقالی جنوب با این رویکرد همسو است و این گروه را قادر می‌سازد تا دستاوردهای نظامی خود را به نفوذ سیاسی و نهادی تبدیل کند. علاوه بر این، در صورتی که شورای انتقالی به همین شکل بتواند دستاوردهای سرزمینی به دست آورد، دست امارات متحده عربی را در شورای انتقالی تقویت می‌کند و می‌تواند بازیگران همسو با عربستان را به حاشیه براند. این تغییر، انسجام در اردوگاه ضد حوثی را بیشتر از بین می‌برد و مذاکرات یکپارچه در مورد حکومت در مناطق تحت کنترل ضدحوثی را مختل می‌کند. 

حوثی‌ها ممکن است احساس تهدید کنند و در خصوص حفظ آتش‌بس، دچار تردید شوند. هر چند ممکن است در درون ساختار تصمیم‌گیری حوثی‌ها برخی موافق حفظ آتش‌بس باشند اما به طور حتم جریاناتی در درون ساختار تصمیم‌گیری با برخورد نظامی موافق‌تر هستند؛ بنابراین ممکن است اختلافات داخلی در درون ساختار تصمیم‌گیری حوثی‌ها رخ دهد. باید انتظار داشت که مذاکرات آتش‌بس گسترده‌تر در یمن و روند صلح در این کشور آشوب‌زده پیچیده‌تر شود. همچنین خطر رقابت‌های داخلی می‌تواند حکومت را تضعیف کرده و هماهنگی امنیتی را مختل کند. 

در سال ۲۰۱۹، امارات متحده عربی خروج نظامی جزئی از یمن را اعلام کرد و رسماً از نقش نظامی مستقیم به حمایت از نیروهای نیابتی محلی خود، به‌ویژه شورای انتقالی جنوب، تغییر موضع داد. نیروهای سعودی پس از آتش‌بس سال ۲۰۲۲ تا حد زیادی از یمن عقب‌نشینی کردند. اگرچه از نظر فنی این آتش‌بس منقضی شده است، اما تاکنون این توافق شکننده تا حد زیادی از درگیری‌های بزرگ جلوگیری کرده است. 

اختلافات عربستان و امارات در سودان نیز اخیراً به طور فزاینده‌ای آشکار شده است. عربستان سعودی که به طور گسترده با نیروهای مسلح سودان همسو است، کاهش تنش، امنیت دریای سرخ و میانجیگری دیپلماتیک را در اولویت قرار می‌دهد. اما امارات متحده عربی به عنوان بخشی از استراتژی نفوذش براساس حمایت از نیروهای نیابتی کاملاً و با قدرت از نیروهای پشتیبانی سریع که نیرویی شورشی در سودان هستند، حمایت می‌کند. 

کنترل شورای انتقالی جنوب بر استان حضرموت یمن، احتمالاً باعث ایجاد درگیری‌های قبیله‌ای و درگیری‌های محلی بر سر زیرساخت‌های استراتژیک خواهد شد و مذاکرات درون ائتلافی را پیچیده‌تر کرده و مذاکرات آتش‌بس گسترده‌تر در یمن را بیشتر به حالت تعلیق درخواهد آورد. طبق گزارش‌ها، در استان حضرموت، شورای انتقالی جنوب کنترل میدان‌های نفتی کلیدی، مراکز شهری مانند سیئون و مواضع نظامی که قبلاً در اختیار نیروهای وابسته به دولت به رسمیت شناخته‌شده بین‌المللی یمن یا قبایل متحد بود را به دست گرفته است. 

این گروه همچنین با برافراشتن پرچم‌هایی به نمایندگی از عربستان جنوبی (منطقه‌ای تاریخی شامل استان‌های جنوبی یمن) بر فراز ساختمان‌های شهرداری و پادگان‌های نظامی، شروع به اعمال حاکمیت موقت کرده است. این اقدامات نشان می‌دهد شورای انتقالی جنوب قصد دارد کنترل سرزمینی و حاکمیتی بلندمدتی را در این منطقه تثبیت کند. 

این اقدامات احتمالاً نیروهای تحت حمایت عربستان و قبایل محلی حضرمی را که عمدتاً خود را مستقل از قدرت‌های خارجی می‌دانند و همچنان نسبت به مدل حکومتی شورای انتقالی جنوب که مردم محلی آن را به دلیل فساد، سوءاستفاده وعدم ارائه خدمات عمومی اولیه مانند برق و آب مورد انتقاد قرار داده‌اند، به شدت خشمگین می‌کند.

مذاکرات شکست‌خورده چهاردهم دسامبر برای مهار تبعات پیشروی نیروهای شورای انتقالی جنوب و بازگشت به چارچوب انتقالی در داخل دولت به رسمیت‌شناخته شده بین‌المللی و شورای انتقالی طراحی شده بود. 

بنابراین، رد خواسته‌های عربستان سعودی توسط شورای انتقالی جنوب، مذاکرات آینده در مورد حکمرانی در سرزمین‌هایی که اخیراً توسط شورای انتقالی جنوب تصرف شده و سایر سرزمین‌هایی که هنوز تحت کنترل دولت به رسمیت‌شناخته شده بین‌المللی یا سایر شبه‌نظامیان مانند تعز و مارب هستند را پیچیده خواهد کرد. 

در نتیجه، درگیری‌های پراکنده بین گروه‌های تحت حمایت امارات و عربستان احتمالاً بر سر زیرساخت‌های استراتژیک مانند زیرساخت‌های نفتی، مراکز لجستیکی، جاده‌های اصلی و مناطق شهری مانند سیئون یا پادگان‌های کلیدی رخ خواهد داد. 

در نهایت، این داینامیک پیچیده در ائتلاف ضدحوثی به این معنی است که مذاکرات آتش‌بس، به‌رغم تلاش‌های عربستان، برای آینده‌ای قابل پیش‌بینی متوقف خواهد ماند و روند آتش‌بس و صلح گسترده‌تر در یمن را که برای دستیابی به یک کشور متحد یمن طراحی شده است، تضعیف می‌کند. 

پایگاه سیاسی شورای انتقالی جنوب در جنوب یمن متمرکز است و و این نیرو از شهرها و استان‌های عدن، لحج، دالی، بخش‌هایی از ابین و شبوه و بخش‌های کوچکی از حضرموت که تحت کنترل نیروهای نخبه حضرمی تحت حمایت امارات هستند، حمایت می‌کند.

حمایت از این جناح‌ها ریشه در سیاست‌های هویتی جنوب یمن، نارضایتی‌ها از به حاشیه رانده‌شدن از زمان اتحاد یمن، خشم نخبگان سیاسی نظامی و امنیتی سابق یمن جنوبی دارد. هدف آن‌ها این است که یک کشور مستقل در جنوب یمن تشکیل دهند و برای این کار از حمایت مالی، نظامی و سیاسی امارات متحده عربی برخوردار هستند. 

مارب و تعز همچنان مهم‌ترین مناطقی هستند که هنوز تحت کنترل دولت به رسمیت‌شناخته‌شده بین‌المللی یمن هستند و به دلیل قابلیت‌های نظامی نسبتاً پیشرفته این نهاد، شبکه‌های حمایتی قبیله‌ای و اهمیت اقتصادی به دلیل موقعیت استراتژیکش در مرکز یمن، به عنوان دژ استراتژیک عمل می‌کنند. مارب منطقه‌ای نفت‌خیز نیز هست.

هر دو منطقه به شدت مورد مناقشه هستند و در برابر فشار حوثی‌ها آسیب‌پذیرند. خصوصاً اگر حوثی‌ها بخواهند از اختلافات بین نیروهای مخالف، به نفع خود استفاده کنند. 

در بلندمدت، دستاوردهایی که با حمایت امارات متحده عربی ایجاد شده، موازنه قدرت را در جنوب یمن تغییر خواهد داد، اما چندپارگی، مقاومت قبیله‌ای و خلأهای امنیتی مداوم در یمن، هرگونه تلاش برای استقلال جنوب را محدود کرده و بی‌ثباتی و خطرات امنیتی را در سراسر یمن گسترش خواهد داد. 

تسلط روزافزون نیروهای تحت حمایت امارات متحده عربی در جنوب، موازنه قدرت را تغییر می‌دهد و امارات متحده عربی را به عنوان بازیگر اصلی خارجی در یمن در چارچوب داینامیک‌های جنگ داخلی یمن قرار می‌دهد و جناح‌های همسو با عربستان سعودی را تحت‌الشعاع قرار داده و راه را برای ظهور احتمالی عربستان جنوبی به عنوان یک کشور مستقل بالفعل باز می‌کند. 

با این حال، این مسیر نه‌تنها با تعمیق اختلافات در داخل شورای انتقالی جنوب و دولت به رسمیت شناخته شده بین‌المللی، بلکه به دلیل عمیق‌شدن تفرقه و مقاومت قبیله‌ای در سرزمین‌های تازه تصرف شده توسط شورای انتقالی جنوب و خطر تشدید بی‌ثباتی سیاسی و امنیتی، محدود خواهد ماند. علاوه بر این، در سرزمین‌های فراتر از جنوب و شرق یمن و در استان‌هایی مانند تعز و مارب که همچنان توسط نیروهای دولت به رسمیت‌شناخته‌شده بین‌المللی اداره می‌شوند مزایای استراتژیکی وجود دارد که موجب می‌شود این مناطق تسلیم نشوند. 

فشار تحت حمایت امارات متحده عربی به این استان‌ها، خطر تشویق حوثی‌ها به انجام حملاتی به استان‌های مورد مناقشه را به همراه دارد و بنابراین استراتژی امارات متحده عربی برای رهبری ائتلافی ضدحوثی تضعیف خواهد شد. قبایل محلی به‌ویژه در استان حضرموت نیز احتمالاً در برابر پیشروی‌های شورای انتقالی جنوب و نیروهای تحت حمایت امارات مقاومت خواهند کرد و لایه‌های بیشتری از ناامنی را در امتداد جاده‌های اصلی، نزدیک میادین نفتی و در مراکز شهری ایجاد خواهند کرد. 

اگر درگیری‌ها بین شورای انتقالی جنوب و نیروهای دولت به رسمیت‌شناخته‌شده بین‌المللی تشدید شود، احتمالاً خلأهای امنیتی در مناطق دیگر گسترش خواهد یافت. در چنین شرایطی گروه‌هایی مانند القاعده در شبه‌جزیره عربستان، که در مناطقی مانند شبوه و بخش‌هایی از ابین فعال است و از مسیرهای قاچاق در مناطق عمدتاً بیابانی سود می‌برد، در موقعیت مناسبی برای بهره‌برداری از این خلأها برای گسترش حضور خود و برنامه‌ریزی حملات قرار خواهند گرفت. 

نیروهای دولت به رسمیت‌شناخته شده بین‌المللی در مارب و تعز، به لطف واحدهای محلی باتجربه، اتحادهای قبیله‌ای و خطوط مقدم مستحکمی که طی سال‌ها جنگ با حوثی‌ها ایجاد کرده‌اند، قابلیت‌های دفاعی نسبتاً قوی‌تری نسبت به سایر نقاط یمن دارند.

با این حال، این نیروها همچنان بیش از حد تحت فشار هستند و از نظر سیاسی پراکنده و به شدت وابسته به حمایت خارجی هستند و این امر آن‌ها را در برابر حملات مجدد حوثی‌ها در صورت تشدید درگیری‌های داخلی ضدحوثی‌ها یا تضعیف‌شدن حمایت عربستان سعودی، آسیب‌پذیر می‌کند. 

به‌ویژه اگر خصومت‌ها بین شورای انتقالی جنوب و دولت به رسمیت‌شناخته شده بین‌المللی عمیق‌تر شود و به درگیری‌های مداوم تبدیل شود، حوثی‌ها سعی خواهند کرد از این وضعیت برای آغاز حمله دیگری علیه مارب استفاده کنند و تهدید حملات حوثی‌ها به خاک عربستان و امارات افزایش خواهد یافت. 

در کوتاه‌مدت، بعید است امارات متحده عربی و شرکایش در شورای انتقالی جنوب، حملاتی را به مارب یا تعز، که هر دو تحت کنترل دولت به رسمیت شناخته‌شده بین‌المللی هستند، انجام دهند، زیرا انجام این کار قبل از تثبیت و مشروعیت بخشیدن به دستاوردهای خود در سرزمین‌های دیگر، خطر گسترش بیش از حد نیروهایشان، و خشمگین کردن جناح‌های تحت حمایت عربستان سعودی و تسریع تجزیه ائتلاف ضدحوثی را به همراه خواهد داشت. 

با این حال، درگیری‌های طولانی‌مدت درون این ائتلاف، فرصت ویژه‌ای را برای حوثی‌ها فراهم می‌کند. حوثی‌ها مدت‌هاست به دلیل وجود میدان‌های نفتی، مسیرهای قاچاق حیاتی و ارزش نمادین استان‌های مارب و تعز این مناطق را به عنوان یک مزیت استراتژیک می‌بینند. اگرچه حمله بزرگ حوثی‌ها در سال ۲۰۲۲ به مارب شکست خورد و خطوط مقدم آن حمله از آن زمان تاکنون مسکوت مانده‌اند، اما اختلافات جدید بین ائتلاف ضدحوثی می‌تواند حوثی‌ها را برای شروع مجدد حمله جسورتر کند. 

تصرف مارب، درآمدهای نفتی مورد نیاز حوثی‌ها، کریدورهای قاچاق گسترده‌تر برای حفظ قابلیت‌های نظامی و اهرم سیاسی بیشتر در هرگونه مذاکرات آینده در مورد نظم یمن پس از جنگ را برای حوثی‌ها فراهم می‌کند. از طرف دیگر، حوثی‌ها می‌توانند از اختلافات درون ائتلاف ضدحوثی نیز برای انجام حملات علیه مناطق تحت کنترل شورای انتقالی جنوب برای تضعیف آن‌ها، استفاده کنند. در این شرایط مناطقی نظیر شبوه یا لحج که درگیری‌های مرزی در چند سال گذشته به طور مکرر در آن‌ها رخ داده است، می‌تواند اهداف بالقوه حوثی‌ها باشند. 

هر دو سناریو به‌طور قابل توجهی بی‌ثباتی را افزایش می‌دهند، زیرا تشدید نبرد حوثی‌ها علیه دولت به رسمیت شناخته‌شده بین‌المللی و یا شورای انتقالی جنوب، احتمالاً حملات حوثی‌ها به زیرساخت‌های نفت، گاز و غیرنظامی در عربستان سعودی و امارات متحده عربی را در پی خواهد داشت، تا بلکه بتوانند با توجه به اولویت‌بندی ریاض و ابوظبی برای امنیت داخلی، این دو کشور را تحت فشار قرار داده و تسلیم کنند. 

حوثی‌ها به‌طور فزاینده‌ای در موقعیت خوبی برای یک حمله مجدد به سمت جنوب قرار دارند. در دو سال گذشته، آن‌ها از نارضایتی‌های ضداسرائیلی در یمن به واسطه جنگ غزه و چندین دور حملات هوایی اسرائیل به یمن برای تقویت نظامی گسترده و بسیج میلیون‌ها نیروی جدید استفاده کرده‌اند. علاوه بر این، به‌رغم حملات دو سال گذشته توسط نیروهای آمریکایی، بریتانیایی و اسرائیلی به یمن، حوثی‌ها همچنان محموله‌های سلاح و قطعات موشکی برای تقویت قابلیت‌ها و ظرفیت موشکی و پهپادی دریافت می‌کنند. 

حوثی‌ها در گذشته با موشک‌های بالستیک و پهپاد به سرزمین‌های عربستان سعودی و امارات متحده عربی حمله کرده‌اند و به طور خاص تأسیسات انرژی نفتی و فرودگاه‌ها را هدف قرار داده‌اند. آخرین حمله‌ی مهم حوثی‌ها پیش از توافق آتش‌بس در یمن، در سال ۲۰۲۲ علیه یک تأسیسات نفتی در امارات متحده عربی رخ داد که منجر به کشته شدن حداقل سه نفر شد. 

در ۱۸ دسامبر، رسانه‌ی اماراتی العین گزارش داد که حوثی‌ها ممکن است در حال آماده شدن برای حمله‌ای علیه شورای انتقالی جنوب در مناطقی مانند شبوه باشند و ادعا کرد که حوثی‌ها به شکل بی‌سابقه‌ای در حال اعزام نیروهای نظامی به جبهه‌های جنوبی یمن هستند. 

 

 

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات