ما تفکيک قوا را به بدترين شکل اجرا کردهايم؛ يعني وجوه بد آن را بهطور کامل داريم اما وجوه خوب آن را نداريم. ببينيد ما معمولا نميتوانيم در انتخاب مديران خود «ماکسيماز» کنيم؛ يعني نميتوانيم بهترين بهترينها را انتخاب کنيم. براي اينکه تعارض منافع و تعارض ديدگاههايي وجود دارد که در نهايت به گزينههايي ميرسيم که تنها رضايتبخش هستند و نه بهترين. ما پروتکلهايي نداريم که عليه اين دخالتها باشد. به اين ترتيب کژکارکردي بهوجود ميآيد.