ترنج

خیانت

۲۵۷ مطلب

  • سیامک منکر سرقت دوچرخه و قراردادن آن در انبار خانه‌اش بود؛ با‌این‌حال او با شکایت حسام راهی زندان شد. در‌حالی‌که پرونده در دادگاه عمومی در حال رسیدگی بود، این‌بار سیامک مدعی شد متوجه رازی بزرگ در زندگی همسرش لیدا و حسام شده است و آن‌ها برای اینکه رازشان را مخفی نگه دارند، نقشه سرقت دوچرخه را کشیده‌اند.

  • روابط من و جوان همسایه صمیمانه‌تر شد و برای تامین هزینه‌های اعتیاد تصمیم به سرقت گرفتیم، ولی ناگهان ماموران انتظامی بر سرمان آوار شدند و ما را دستگیر کردند

  • بعد از به دنیا آمدن فرزندم دچار افسردگی بعد از زایمان شدم و نتوانستم به خوبی به وظایف شوهرداری ام عمل کنم، اما همسرم نه تنها کمکی به من نکرد بلکه با زنان دیگر وارد رابطه‌های غیراخلاقی شد و به من خیانت کرد

  • زن ۳۷ ساله در حالی که بیان می‌کرد اگر می‌دانستم این رفتار دلسوزانه من این گونه آبرویم را به باد می‌دهد داخل آسانسور می‌ایستادم و هیچ وقت وارد خانه خودم نمی‌شدم

  • من یک سال قبل از افغانستان به تهران آمدم و زندگی‌ام را با دوستم رحیم شروع کردم نیمی از اجاره‌خانه را من می‌دادم. رحیم برای من کار پیدا کرد و با هم کارگری می‌کردیم. از آنجایی که رحیم در پیداکردن کار و خانه به من کمک کرده بود، به من گفت: باید خرجی بیشتری برای خانه بگذارم و من هم قبول کردم. رحیم با پس‌اندازش یک گوشی تلفن همراه گران‌قیمت خرید. من از این موضوع ناراحت شدم و گفتم گوشی را چندروزی به من بده، اما قبول نکرد و من هم با او درگیر شدم و او را کشتم و بعد هم فرار کردم.

  • مردی که با تصور خیانت همسرش، او را به قتل رسانده و سر از تنش جدا کرده بود، وقتی در برابر قضات قرار گرفت، توضیح داد وقتی همسرش گفته او را دوست ندارد، تصمیم به قتل گرفته است.

  • بعد از این که مرد جوان از محل دور شد من سراغ سطل زباله رفتم و کیسه مشکی را جست و جو کردم و با یک جنین روبه رو شدم. همسرم به من خیانت کرده است و به همین دلیل از او شکایت دارم.

  • زن جوان که متهم است هفت سال با پسرخاله شوهرش رابطه پنهانی داشته و از او فرزندی به دنیا آورده است، صبح دیروز در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز پای میز محاکمه ایستاد.

  • بعد از یک مشاجره لفظی از خانه خارج شد و به مکان نامعلومی رفت. بعد از چند روز دوباره به خانه بازگشت و من با بررسی تلفن همراهش دریافتم او به من خیانت می‌کند و همچنان با مردان غریبه در ارتباط است.

  • سارا را که شوهر دادند، من دچار ناراحتی روحی شدم. مادرم برای این که از غصه‌هایم کم شود، مرا ناچار کرد که تو را بگیرم. تو را گرفتم و با تو ازدواج کردم. درحالی که هیچ علاقه‌ای به تو نداشتم. حالا که سارا از شوهرش جدا شده است و می‌خواهد زن من بشود، من باید با او ازدواج کنم. من دلم می‌خواهد در خانه‌ای باشم که او باشد.

تبلیغات