زینب موسوی لحظهای به این فکر نکرد که شاید ریشه عصبانیت مردم، «نفرت کور» نبود، بلکه دفاع غریزی از چیزی بود که سالهاست تنها نقطه مشترک و سنگر هویت یک ملت شده است.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۴۲ مطلب
زینب موسوی لحظهای به این فکر نکرد که شاید ریشه عصبانیت مردم، «نفرت کور» نبود، بلکه دفاع غریزی از چیزی بود که سالهاست تنها نقطه مشترک و سنگر هویت یک ملت شده است.
درحالیکه همه انتظار داشتند که زینب موسوی از مردم بابت گستاخیای که به فردوسی کرده بود عذرخواهی کند، او این بار، با حرفهای جدیدی در برنامه «رک» در مقابل مجید واشقانی قرار گرفت. موسوی در این برنامه، دلیل حمله منتقدان را «زن» بودن خودش دانست و در این باره گفت: «در جامعه ما مردها بهعنوان کمدین پذیرفته میشوند. اما زنها نه.»
گسترش دایره مقدسات به شاعر و کتاب شاعر، متوقف نمی شود بلکه ممکن است چشم باز کنیم و هر چیزی را درون این دایره ببینیم. آنچه وارد سبد مقدسات شد خروجش تقریبا غیرممکن است.
زینب موسوی با اصرار بر عذرخواهی نکردن از شوخی جنجالیاش درباره فردوسی، بار دیگر مرز میان طنز و بیاحترامی را به بحث عمومی کشاند؛ مرزی که منتقدان میگویند او نه تنها از آن عبور کرده، بلکه به آزادی بیان نیز آسیب زده است.
"زینب موسوی، خالق شخصیت محبوب امپراطور کوزکو، در گفتوگو با مجید واشقانی به تازگی از شوخیهای خود در دنیای هنر صحبت کرد و تاکید کرد که برای گرفتن ویو با فردوسی شوخی نکرد. او در این مصاحبه توضیح داد: من با خیلی چیزها میتوانم شوخی کنم.
زینب موسوی در پاسخ به پرسش مجید واشقانی درخصوص معذرت خواهی از ماجرای شوخی اش با فردوسی ضمن رد این موضوع گفت همه شوخیهای جهان قرار است یه عدهای از افراد را ناراحت کند.
چه لزومی دارد در امری که نه تقدّس دارد و نه در قانون جرم کیفری شمرده شده و نه شاکی خصوصی دارد و مردم هم به صورت عرفی و عقلی و ادبی و اجتماعی میتوانند از آن صیانت و دفاع کنند، حساسیت بیشتر ایجاد نمود و باری بر دوش حکومت و کشور و قضا و فقه و حقوق و قانون نهاد. آیا بارها از کثرت قوانین و افزونی پروندهها و آمار بالای زندانیان شکایت نشده است؟!
زینب موسوی نه از ره کین به فردوسی، بلکه به اعتبار فردوسی قصد بیشتر دیده شدن داشت. در دنیای این جماعت بزرگترین تنبیه دیده نشدن است؛ باقی هر چه که باشد به نفع آنهاست.
متهم مکلف است حداقل به میزان ۱۲۰ ساعت با هماهنگی کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان و مدیریت آموزش وپرورش، دوره هاى قصه گویى خود را با استفاده از ظرفیت هاى شاهنامه فردوسى در مدارس یا مراکز فرهنگی مناطق کم برخوردار اجرا کند و مستندات آن را به اجراى احکام ارائه نماید.
شاید قیاس معالفارق باشد که بخواهیم اثر جاودان فردوسی بزرگ را با «دنکیشوت» از نظر ادبی مقایسه کنیم. این دو اثر در فرم و محتوا، فاصلهای عظیم با یکدیگر دارند. سروانتس برای اسپانیاییها همان نقشی را دارد که دانته برای ایتالیاییها و شکسپیر برای انگلیسیها. اما فردوسیِ ما برای احیای هویت ملی و تثبیت و حیاتبخشی دوباره زبان فارسی، کاری عظیم و ماندگار انجام داده است.