نخستوزیر اسرائیل گفت: «توانایی ما برای مقابله با کسانی که به ما حمله میکنند، تغییر کرده است و نبرد برای دفاع از اسرائیل ادامه دارد.»
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۷۲۲ مطلب
نخستوزیر اسرائیل گفت: «توانایی ما برای مقابله با کسانی که به ما حمله میکنند، تغییر کرده است و نبرد برای دفاع از اسرائیل ادامه دارد.»
این مقاله به بررسی نقش عربستان در موازنه قدرت خاورمیانه و پیامدهای دیدار ترامپ و محمد بنسلمان برای اسرائیل میپردازد. نزدیکی ریاض و واشنگتن برای تقویت امنیت و جایگاه عربستان مفید است، اما هرچه این پیوند عمیقتر شود، انگیزه ریاض برای عادیسازی رسمی با اسرائیل کاهش مییابد، زیرا هزینه سیاسی آن در جهان اسلام بالاست. بستههای امتیازی آمریکا به عربستان، از تسلیحات پیشرفته تا همکاری هستهای، میتواند برتری راهبردی اسرائیل را به چالش بکشد و رقابت نظامی و هستهای جدیدی را در منطقه رقم بزند.
ترکیه با صدور احکام بازداشت علیه ۳۷ مقام ارشد اسرائیلی از جمله نتانیاهو، گامی قضایی برای پیگیری اتهام نسلکشی در غزه برداشته است. این اقدام بخشی از تلاش اردوغان برای تقویت نقش ترکیه در معادلات آینده غزه و حضور احتمالی در نیروی چندملیتی است، هرچند اسرائیل، آمریکا، مصر و برخی کشورهای عربی با گسترش نفوذ آنکارا مخالفاند. رقابت اصلی میان ترکیه و مصر بر سر مدیریت بازسازی و نفوذ سیاسی در غزه شکل گرفته است.
جوزف عون پس از موضع اولیه مقابله با نفوذ اسرائیل، اعلام کرد لبنان آماده مذاکره است. اسرائیل با حملات هوایی، تهدیدات مرزی و تلاش برای پایان مأموریت یونیفل، در پی افزایش فشار سیاسی و نظامی بر بیروت است. هدف واشنگتن و تلآویو، واداشتن لبنان به مذاکره مستقیم است، بدون آنکه لزوماً جنگی گسترده را آغاز کنند.
در سال ۲۰۲۵، همزمان با جریان مذاکرات هستهای، تشدید فشارهای آمریکا، چرخه تقابل و تهدیدهای متقابل، اختلاف در الگوی مذاکرات، اصرار واشنگتن بر «غنیسازی صفر» و نقش مخرب اسرائیل و کنگره روند گفتوگوها را تضعیف کردند. حمله اسرائیل به تأسیسات ایران و ورود مستقیم آمریکا به جنگ، بیاعتمادی را تشدید کرد و همکاری هستهای ایران با آژانس را متوقف ساخت. بازگشت به مذاکره مستلزم تعدیل فشارها و توافق بر مدلی مرحلهای و قابلاعتماد است.
توافق آتشبس اخیر در غزه بیش از آنکه نشانه صلح باشد، ترفندی برای تجدید قوای اسرائیل و حذف فشارهای داخلی نتانیاهو بود. اسرائیل با نقض مکرر آتشبس و ادامه بمبارانها، سیاست اشغال و سلطه را زیر نام صلح دنبال میکند. طرح مشترک تلآویو و واشنگتن با تقسیم غزه به دو بخش و بازسازی گزینشی، در عمل تثبیت اشغال را هدف دارد. نتیجه آن، تداوم محاصره، فقر و بیثباتی در نوار غزه و دورتر شدن صلح واقعی فلسطینی–اسرائیلی است.
مقاله به تحلیل شکنندگی آتشبس اخیر غزه میپردازد که در قالب «طرح ۲۰ مادهای ترامپ» اجرا شده اما فاقد سازوکار اجرایی، جدول زمانی و ضمانت نظارتی است. اسرائیل شرط ورود به مرحله دوم را بازگرداندن پیکر گروگانها میداند و حماس آن را رد میکند، در حالیکه بحران انسانی غزه شدت گرفته است. نویسنده تأکید میکند بدون نهاد ناظر مستقل، جدول زمانی خروج نیروها و ضمانت امنیت غیرنظامیان، این آتشبس چیزی جز تعلیق موقت در چرخه خشونت نخواهد بود.
مقالهٔ مارک لینچ در فارن افرز نشان میدهد که جاهطلبی نظامی اسرائیل برای بازسازی نظم خاورمیانه نهتنها به رهبری باثبات منجر نمیشود، بلکه این کشور را به انزوا و تضاد با متحدانش کشانده است. از حمله به قطر تا ویرانی غزه، اسرائیل با تکیه بر قدرت هوایی و بیاعتنایی به مشروعیت سیاسی، اعتماد عربها و حمایت پایدار آمریکا را از دست میدهد. در جهانی با سلطهٔ روبهزوال آمریکا، قمار اسرائیل بر زور، نظمی ناپایدار و پرهزینه میآفریند.
مقاله به تناقض سیاستهای نتانیاهو در قبال غزه و رقابت فزایندهٔ اسرائیل و ترکیه بر سر نفوذ منطقهای میپردازد. در حالیکه تلآویو بر کنترل امنیتی خود در غزه تأکید دارد، طرح نیروی چندملیتی به عرصهای برای تقابل با آنکارا تبدیل شده است. ترکیه با استفاده از دیپلماسی نظامی و نفوذ بشردوستانه در غزه، جایگاه خود را در معادلات خاورمیانه تقویت کرده است؛ رقابتی که میتواند مسیر روابط آنکارا–تلآویو و طرح ترامپ برای غزه را دگرگون سازد.
روابط آمریکا و اسرائیل وارد مرحلهای تازه شده است؛ جایی که دونالد ترامپ، برخلاف گذشته، نقش قیم و ناظر را بر بنیامین نتانیاهو ایفا میکند. از واداشتن او به عذرخواهی تا رد صریح طرح الحاق کرانهٔ باختری، نشانههایی از تغییر توازن قدرت میان واشنگتن و تلآویو دیده میشود. هرچند ترامپ همچنان از اسرائیل حمایت میکند، اما کنترل بیشتری بر تصمیماتش اعمال میکند و دیگر از آن شیفتگی بیقید و شرط دوران نخست ریاستجمهوریاش خبری نیست.