این جنایت هولناک چهاردهم آذر سال ۹۹ هنگامی رخ داد که دو برادر به نامهای «محمد- ن» و «حیدر- ن» با جوان دیگری به نام «علی- ف» درگیر شدند. در این درگیری که پس از یک مشاجره لفظی آغاز شده بود، «علی – ف» به شدت مجروح شد و به بیمارستان انتقال یافت.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۱۷۷ مطلب
این جنایت هولناک چهاردهم آذر سال ۹۹ هنگامی رخ داد که دو برادر به نامهای «محمد- ن» و «حیدر- ن» با جوان دیگری به نام «علی- ف» درگیر شدند. در این درگیری که پس از یک مشاجره لفظی آغاز شده بود، «علی – ف» به شدت مجروح شد و به بیمارستان انتقال یافت.
ماموران پلیس به تحقیق از شاهدان ماجرا پرداختند. یکی از آنها به پلیس گفت: «ما در سفرهخانه نشسته بودیم که ناگهان دو مرد که یکی از آنها میانسال و دیگری جوان بود، به سفرهخانه آمدند و با صاحب آنجا درگیر شدند. مرتب فحاشی میکردند. درگیری بالا گرفت. ولی این درگیری خیلی زود تمام شد. آنها رفتند. اما باز هم چند دقیقه بعد دوباره برگشتند. این بار قمه داشتند. خیلی وحشتناک بود. همه ترسیده بودیم. آنها فریاد میزدند و درنهایت با ضربات قمه، صاحب سفرهخانه، پسرش و یکی از دوستانشان را زخمی کردند و متواری ش…
پدر کودک در اقرار به ضربوجرح منجر به قتل گفت: چند بار به فرزندم هشدار داده بودم که در خانه دستشویی نکند، اما باز هم او بیاعتنا بود برای همین او را تنبیه کردم. البته چند روز قبل هم با اسکوتر زمین خورد و دسته آن به شکمش ضربه زده بود. آثار سوختگی هم به علت این است که قاشق داغ روی دستش گذاشتم.
متهم گفت: من برای پادرمیانی و خاتمه درگیری جلو رفتم که او ناگهان شیشه نوشابه را شکست و با آن به من حمله کرد. من زخمی شدم و تنها برای اینکه مقتول بترسد، چاقو را برداشته و به سمت او پرتاب کردم که به او اصابت کرد. من قصد قتل نداشتم و ناخواسته این جنایت را مرتکب شدم.
شانزدهم شهریور گذشته دختر نوجوانی با مراجعه به شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد (شعبه ویژه پروندههای جنایی) خود را تسلیم قانون کرد و پرده از راز وحشتناک سوختن عروس جوان در شعلههای آتش برداشت!
وحید (جوان موتورسوار) وقتی برادر ۱۰ ساله اش را دید که زیر دست و پای «بنیامین» قرار گرفته است، شعلههای خشم از وجودش زبانه کشید. او بی درنگ از روی موتورسیکلت پایین آمد و در حالی که موتورسیکلت را به ترک نشین میسپرد به یاری برادرش رفت و با لگدی که بر پیکر بنیامین ۱۱ ساله زد، به این درگیری کودکانه پایان داد، اما در همین هنگام پاهای «بنیامین» شل شد و زانوهایش روی زمین قرار گرفت. هنوز پیشانی کودک بی گناه به زمین نرسیده بود که ناله اش سکوت را شکست.
تیم جنایی پس از حضور در بیمارستا با جسد مرد جوانی روی تخت بخش اورژانس مواجه شدند که به دلایلی نامشخصی فوت کرده بود که در ادامه مشخص شد، متوفی توسط ۲ مرد جوان که از دوستان قدیمی وی هستند، به این مرکز درمانی منتقل شده است.
نخستین حادثه ساعت سه بعدازظهر شنبه گذشته از سوی مأموران کلانتری ۱۱۳ بازار به بازپرس ساسان غلامی اعلام شد. ماجرا از این قرار بود که دو کارگر ۱۷ و ۲۴ ساله که در کارگاه تولیدی کار میکردند بر سر موضوعی با هم درگیر شدند و در این درگیری کارگر ۲۴ ساله دستش را به دور گردن مقتول حلقه کرد و باعث شکستن گردن و قتل پسر نوجوان شد.
ماجرای این پرونده جنایی از سپیده دم شنبه گذشته (بیست و ششم شهریور) در حالی آغاز شد که جوان ۳۳ سالهای به نام «فاروق» با پدرزنش تماس گرفت و به او گفت: «چند مرد ناشناس نقابدار به من و خواهرزاده ام (حسین – ک) در تاریکی شب حمله ور شدند که من با زیرکی وسرعت عمل خوب از چنگ آنها گریختم، اما خواهرزاده ام را محاصره کردند و او را به حدی کتک زدند که پیکر نیمه جانش در بیابانهای اطراف اسماعیل آباد رها شده است!
تیم جنایی پس از حضور در خانه مورد نظر با جسد مرد جوانی مواجه شدند که آثار خفگی روی گردن وی مشهود بود؛ همچنین در ادامه مشخص شد مقتول پزشک طب سنتی بوده و در یک مطب در شرق تهران فعالیت میکرده است.