ترنج

در مورد

قتل

در فرارو بیشتر بخوانید

۵۷۸۶ مطلب

  • سید محمود علیزاده طباطبایی، فعال سیاسی در ادعایی پیرامون ماجرای قتل میترا استاد همسر محمدعلی نجفی گفت: خشاب و فشنگ کلت نجفی پیش من بوده؛ کلت او اصلا خشاب نداشته به نجفی گفتم تو میترا را نکشتی، گفت چرا من کشتم! گفتم خشاب و فشنگ های تو پیش من است؛ گفت اینها را پنهان کن و صداش رو در نیار!

  • مرد عربستانی به قتل اعتراف کرد و با صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه 9 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی نماینده دادستان کیفرخواست علیه متهم را خواند. او گفت: 15 فروردین سال گذشته خبر درگیری خونینی به ماموران داده‌ شد.

  • یکی از مطلعان گفت: من دیدم سجاد و یاسر با هم درگیر شده‌اند. یاسر یک مشت به صورت سجاد کوبید. او روی زمین افتاد و سرش به گوشه جدول برخورد کرد و به‌شدت آسیب دید. بعد در همان لحظه پسر سجاد آمد و با یاسر درگیر شد اما یاسر فرار کرد.

  • پدر مقتول گفت: من دو پسر و یک دخترم را از دست دادم و دیگر نمی‌خواهم کسی بمیرد. به همین خاطر تمایلی به اجرای حکم قصاص ندارم و درخواست دریافت دیه دارم.

  • دیوان عالی کشور حکم قصاص مردی که در فرودگاه امام مهندس جوانی را به اشتباه به قتل رسانده است، مورد تایید قرار داد.

  • این اتفاق باعث رسوایی و بی‌آبرویی ما در محل زندگی شد. شوهر خواهرم او را طلاق داد و دختر خواهرم نیز به دلیل فشارهای روانی دست به خودکشی زد که خوشبختانه نجاتش دادیم. از آن زمان به بعد، احسان با رفتارش ما را در محل تحقیر و تمسخر می‌کرد. همین مسائل ما را به تصمیم برای قتل او رساند.

  • متهم گفت: از حدود یک سال قبل با جوان ۲۴ساله‌ای که در رشته مهندسی پزشکی تحصیل می‌کند در فضای اینستاگرام آشنا شدم و با او به درددل پرداختم. خیلی زود این ارتباط مجازی رنگ عاطفی به خود گرفت و در نهایت مجبور شدیم شوهرم را به قتل برسانیم.

  • محمد زارع، پدر مبینا، گفت: طبق بررسی‌های پلیس؛ مبینا بعد از اینکه از ماشین اسنپ پیاده شده، سوار ماشین متهم شده است. متهم ابتدا مبینا را در کارگاه کوره آلومینیوم‌پزی پدرش سوزانده و بعد جسد سوخته را به باغ خانواده خود که در نزدیکی همان کوره آلومینیوم‌پزی بوده، برده و دفن کرده است.

  • متهمه که همسر دوم مقتول بوده است، ماده‌ای سمی را در چند قرص نان قرار داده و آنها را به منزل همسر اول شوهرش فرستاده بود؛ جایی که شوهر و شش فرزندش اقامت داشتند. این نان‌های آلوده باعث مرگ تمامی آنان شد، در حالی که همسر اول از مرگ نجات یافت.

  • پسر مقتول در خانه مشغول توپ بازی بوده که توپ ناگهان به سر مادرش برخورد می‌کند. آن‌ها با هم درگیر می‌شوند. وقتی مقتول به خانه می‌آید همسرش ماجرا را برای او تعریف می‌کند. پدر و پسر بحثشان می‌شود.

تبلیغات