ترنج

در مورد

اروپا

در فرارو بیشتر بخوانید

۱۹۲۰ مطلب

  • این گزارش نشان می‌دهد سیاست خارجی «دولت دوم ترامپ» با گسست از اجماع ریگان–بایدن، به‌سوی جهانی داروینی، اقتصادمحور و ضدلیبرال چرخیده است؛ جهانی که در آن «حکمرانی زورمندان» جای نظم لیبرال را می‌گیرد. اروپا تحقیر می‌شود، چین بی‌نام اما همه‌جا حاضر است و نیم‌کره غربی و تایوان به میدان‌های اصلی قدرت تبدیل می‌شوند.

  • پرونده ایران و آمریکا در وضعیت «تعلیق راهبردی چندلایه» قرار دارد؛ نه جنگ قطعی است و نه دیپلماسی پایدار. آمریکا با اتکای هم‌زمان به تهدید نظامی و فشار حداکثری، مذاکره را محصول اعمال قدرت می‌داند، در حالی‌که ایران به‌دلیل تجربه برجام و تداوم فشارها، نسبت به کارآمدی گفت‌وگو بدبین است.

  • سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه تصریح کرد که اتحادیه اروپا دیگر قادر نخواهد بود خسارتی را که چنین اقداماتی هم به نظام مالی و اقتصادی و هم به اعتبارش در جهان به‌عنوان یک شریک تجاری و سرمایه‌گذاری وارد می‌کند، جبران کند.

  • «استراتژی امنیت ملی جدید ترامپ» شکاف در اتحاد فراآتلانتیک را تعمیق و عملاً منافع آمریکا و روسیه را در تضعیف اروپا هم‌مسیر معرفی می‌کند. این سند بر فروپاشی انسجام اروپا، ترویج رهبران هم‌سنخ با ترامپیسم و مداخله در سیاست داخلی کشورهای اروپایی تأکید دارد. نویسنده هشدار می‌دهد تلاش ترامپ و پوتین برای تضعیف لیبرال‌دموکراسی و بازگرداندن منطق «مناطق نفوذ» تکرار خطرناک تجربه‌های قرن بیستم است؛ توهمی که با وارونه‌نمایی واقعیت و هزینه‌کرد نهادهای دموکراتیک پیش برده می‌شود.

  • رئیس‌جمهور پیشین روسیه گفت تشکیل گروهی موسوم به C5 توسط رئیس‌جمهور آمریکا با حضور روسیه و چین همانند «سیلی به صورت اروپا» است.

  • ترامپ روز گذشته در گفت‌وگو با «پالتیکو» گفت که «آن‌ها در حال نابود کردن خودشان هستند» و کشورهای اروپایی را «رو به زوال» و «ضعیف» خواند. جدیدترین تنش‌ها در حالی شکل گرفته که اختلافات میان آمریکا و متحدان اروپایی‌اش بر سر اوکراین و آینده امنیت قاره اروپا نیز افزایش یافته است.

  • اروپا با واقعیتی تازه روبه‌روست: سیاست خارجی ترامپ، اتحاد با اروپا را اولویت نمی‌داند و به‌دنبال تقسیم نفوذ با روسیه است؛ پروژه‌ای که با حمایت از جریان‌های راست افراطی در اروپا پیش می‌رود. با توقف کمک‌های آمریکا، مسئولیت دفاع از اوکراین و امنیت قاره بیش از هر زمان بر دوش اروپا افتاده است. اگرچه اروپا اهرم‌هایی مانند تحریم‌ها و دارایی‌های مسدودشده روسیه را دارد، اما بدون تمرکز راهبردی، شجاعت سیاسی و حرکت به‌سوی استقلال دفاعی، همچنان آسیب‌پذیر و وابسته باقی می‌ماند.

  • استراتژی امنیت ملی جدید دولت ترامپ ترکیبی متناقض از «اول آمریکا» و عقب‌نشینی گزینشی است که سلطه‌گری سنتی را کنار بازتعریف منافع قرار می‌دهد؛ تمرکز بر نیمکرهٔ غربی برای مهار مهاجرت و مواد مخدر، پیوند مستقیم دیپلماسی با منافع شرکت‌ها، مهار چین با بسیج متحدان، حمایت از راست‌گرایی اروپایی و محدودسازی ناتو و در خاورمیانه کنارگذاشتن دموکراسی‌سازی و جایگزینی آن با رئالیسم انعطاف‌پذیر مبتنی بر منافع اقتصادی به‌ویژه فناوری مطرح و تثبیت می‌شود.

  • این مقاله نشان می‌دهد استراتژی امنیت ملی جدیدِ ترامپ، نقش آمریکا را از «مروج دموکراسی» به بازیگری عمیقاً سودمحور و معامله‌گر فرو می‌کاهد؛ جهانی که در آن، معیار اصلی سیاست خارجی، منافع اقتصادی و قراردادهای پرسود برای شرکت‌های آمریکایی است. دموکراسی و حقوق بشر به حاشیه رانده می‌شوند، اروپا با لنز «تهدید مهاجرت» دیده می‌شود، خلیج فارس و آمریکای لاتین به‌عنوان میدان‌های سرمایه‌گذاری و قراردادهای انحصاری تعریف می‌گردند و رقابت با چین و روسیه نیز عمدتاً به سطحی تجاری و مدیریت‌پذیر تنزل می‌یابد.

  • گزارش گاردین دولت ترامپ را نه به‌عنوان یک حکومت متعارف بلکه مشابه «باندی سازمان‌یافته» توصیف می‌کند که اکنون با اتهام «جنایت جنگی» به‌دلیل حملات مرگبار به قایق‌ها در آب‌های بین‌المللی روبه‌روست؛ حملاتی که خارج از چارچوب حقوق جنگ و با تغییر برچسب قاچاقچی به «تروریست» توجیه شده است. نویسنده همچنین به نگرانی اروپا از رویکرد معامله‌محور ترامپ در قبال روسیه و اوکراین می‌پردازد و فساد ساختاری و پیوند قدرت سیاسی با منافع مالی شخصی را محور نقد قرار می‌دهد.

تبلیغات